وقتی تیرماه ۱۴۰۰ برای عکاسی از بحران خشکسالی به خوزستان رفتم، دوربینم مانند همیشه به دنبال زنان می‌گشت.

من می‌دیدم زنان خوزستانی به دلیل نگاه‌های قومی و مذهبی بیش از بسیاری از زنان سایر نقاط ایران در معرض تبعیض و فشارند. خشکسالی دایره بسیار وسیع مشکلات را برای این زنان مضاعف کرده بود.از تلف شدن دام‌ها بر اثر بی‌آبی و مشکلات اقتصادی تا بیماری‌های متفاوت و متنوع زنان در اثر نبود بهداشت، عزاداری و گریه بر سر مزار فرزندان کشته‌شده‌شان در اعتراض‌ها به بی‌آبی و کلافگی و درماندگی‌شان پشت در زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها برای آزادی فرزندان معترض‌شان که شبانه از خانه‌هایشان و جلوی چشم‌شان کشان کشان برده بودند، رنج دیگری بود.

بی‌آبی و خشکسالی خوزستان به صورت عمده در طی سالیان، تاثیر عمیقی بر زندگی زنان منطقه بر جا گذاشته است. 

ترک تحصیل برای کمک به خانواده و ازدواج‌های زودهنگام در سنین بسیار پایین بعضی از این تغییرات است. بروز بیماری‌های مختلفی که در اثر بی‌آبی به وجود آمده‌اند بسیاری از زنان خوزستان را با مشکل نگهداری فرزندان معلول ذهنی و حرکتی دست به گریبان کرده است. در این میان مشکلات روحی بیشمار مردهای خانواده که خشکسالی بیکارشان کرده و به مصرف مواد مخدر در خانه روی آورده‌اند را نیز باید در نظر گرفت. مجموع این شرایط به علاوه ویژگی‌های خاص فرهنگی سبب شده است خشکسالی برای زنان چندین بار از مردان سخت‌تر باشد. در این مجموعه سعی کردم به عنوان یک زن به وضعیت محیط‌زیست زنان خوزستان نگاه کنم.